امروز آبدارچی جایی که کار میکنم، با اون لهجه‌ی تابلوی رشتی بهم گفت:
«امروز روز ولادت امام محمد تقی (ع) هستش!! پول بده برم واسه همه بستنی بخرم»
البته من هم آدمیم که خیلی راحت واسه اینجور مرام گذاشتن‌ها دست به جیب میشم. یه جورایی منو شناختن دیگه!! تف به ریا!!
یه اسکناس ناز ۵۰۰۰ تومنی بهش دادم که بره و ۱۵ تا بستنی بخره.
آره!! همشو بستنی خرید و آورد بین همکاران تقسیم کرد.
حین توزیع با خنده به همه و بخصوص کلیه‌ی خانم‌های مجرد اونجا گفت که این بستی را حسین نذر کرده و پول داده!! واسش دعا کنید که حاجتش روا بشه!
البته چون همه میدونن که من مجردم، بهم میگفتن ایشالا شیرینی عروسیت!
من هم توی دلم می‌خندیدم و با خودم می‌گفتم ایشالا با بی‌افم میام اینجا و با هم براتون شیرینی میاریم! هه.. هه.. هه!
ولی عجب ولادت با سعادتی بود. مگه نه؟!
من هم توی دلم می‌خندیدم و با خودم می‌گفتم ایشالا با بی‌افم میام اینجا و با هم براتون شیرینی میاریم! هه.. هه.. هه!
ولی عجب ولادت با سعادتی بود. مگه نه؟!
ایشالا شیرینیه عروسیت :-))
پاسخحذفبابا بامرام یه چندتا هم واسه ما میخریدی :))