دوشنبه، مهر ۱۹، ۱۳۸۹

یک راه اساسی برای افزایش اوج لذت جنسی

شاید بسیاری از دوستان همجنسگرا در هنگام انجام رابطه جنسی با شریک خود به این مسأله برخورد کرده باشند که یکی از طرفین به اوج لذت جنسی خود نمیرسد. از این مهمتر آن است که بعلت اینکه بسیاری از همجنسگراها (بالاخص در ایران) راه های درست و نکات ظریف برقراری ارتباط جنسی را نمی‏دانند شاید نتوانند از رابطه خود کمال لذت را بدست بیاورند.
حال مسأله به این شکل مطرح میشود که آیا راه حلی برای این دسته از افراد وجود دارد؟؟
پاسخ این است که آری
باید.....

باید به یک نکته ظریف توجه کنید که در برداشتی که از تیتر این پست وبلاگم کردید، گول خوردین!
درواقع شما بر اساس شواهدی که بود (تیتر پست) و بر اساس پس زمینه ذهنیتون یه سری قضاوت در مورد این پست کردین که شاید در برخی موارد حدستون درست نبوده
ولی بهتون اطمینان میدم که چیزی که میخوام بگم، واقعاً بدرد خیلی از ما همجنسگراها میخوره
واون اینه که:
به دلایل آماری، مشاهده شده که همجنسگراها نسبت به افراد عادی، به طور متوسط، آدم های دارای ضریب هوشی بالاتر و افرادی عموماً نارسیسیست (خودشیفته) هستند. از طرفی، کسانی که دارای بهره هوشی بالاتری هستند لزوماً افراد ایده‏آلی نیستند و معمولاً از بهره هوش هیجانی کمتری نسبت به افراد عادی برخوردارند. این موارد و بسیاری از موارد دیگه که شاید بسته به افراد متفاوت باشه، باعث میشن که عموم همجنسگراها، بخصوص اونهایی که زیرزمینی زندگی میکنن و بطور اکید اونهایی که عضوی از جامعه‏ی نیمه مریض ایران هستن، نتونن با مسائل زندگی به شکل صحیحی کنار بیان!
یکی از این مسائل، که مبتلا به اکثر ما هم هستش، عدم پذیرش اشتباهه!
من نمیخوام خودم را قهرمان نشون بدم، بلکه میخوام توضیح بدم که چی شد که من به اینجا رسیدم؟!
ما همجنسگراها چه بخوایم و چه نخوایم، آدمهایی هستیم که نسبت به دگرجنسگراها مغرورتر هستیم. این شاید یه جورای از کودکی در ما نهادینه شده، و یا شاید ریشه هورمونی داره! دلیلش را نمیدونم چیه، ولی هر دلیلی هم که داره باید بپذیریم که ما آدم های مغروری هستیم.
خوب حالا که چی؟؟؟
راستش میخواستم بگم که ما همجنسگراها برامون خیلی سخته که به اشتباهمون اعتراف کنیم! و احتمالاً این یه ربطی به طبیعت ما داره، البته شاید، چون این روند در همجنسگراها بیشتر از دگرجنسگراها مشاهده شده!
خوب من هم یکی عین خیلی از شماها!
بطرز عجیبی از به گردن گرفتن اشتباهاتم گریزان بودم و زمین و زمان را مستمسک قرار میدادم که شاید راه در رویی پیدا کنم. ولی چه فایده؟؟ در خیلی از موارد کار بدتر هم میشد!
کم کم گذشت تا بخاطر جبر زمانه، من با یک روانشناس آشنا شدم و یک سری مطالب هم در مورد خلقیات همجنسگراها خوندم. از همون موقع بود که به صرافت افتادم تا یه کمی اخلاقم را قابل تحمل‏تر کنم! 
بنظر خودم که آدم ایده‏آلی نیستم، ولی خیلی خوشحالم که با برخی از اشکالات خودم آشنا هستم. یه کمی تحملم بیشتر شده و بهتر میتونم با موارد استرس‏زا کنار بیام. یکی از موارد استرس‏زا همین اشتباه کردنه!
بین خودمون باشه! 
من توی دو پست قبل یعنی "عشق افلاطونی" یه چیزی گفتم که توی پست بعدیش یعنی "عشق افلاطونی 2" حرفم را پس گرفتم.
باز هم بین خودمون باشه! :دی
کار سختی نبود! آخه با خودم گفتم که:
1- خوب چک کردم و دیدم که نظرم درباره عشق فلاطونی اشتباه بوده، اشتباه که شاخ و دم نداره! کاری است که اتفاق افتاده و مسئولش هم من هستم

2- کسی منو توی اینترنت نمیشناسه، خوب چه عیبی داره اگه دیگران فکر کنن فلانی که نمیشناسیمش، کم آورد و به اشتباهش اقرار کرد؟!

3- دیگه از همجتسگرا بودن که گناهی بدتر توی ایران نداریم، خوب بذار اینم روش بیاد، مگه چی میشه؟ من اشتباه کردم. همین

4- اشتباه کردن خودش یه خطا است و اصرار بر اشتباه میشه دو خطا، پس هرجا جلوی ضرر را بگیری نفعه!

البته دوستان به این نکته توجه بفرمائید که اقرار به اشتباه کردن نه به معنی کم آوردنه و نه به معنی بد بودن و ناقص بودن!
الآن که همه میدونیم چرا این اتفاق برای خیلی از ماها میفته، میتونیم بهتر براش راه حل پیدا کنیم.
غرور و خود شیفتگی یه چیزیه که با ذات ما همجنسگراها گره خورده و اگر بهش واقف باشیم میتونیم در مسیر درست هدایتش کنیم.

یادتون باشه که اگر بر حس خودشیفتگی خودمون مسلط نباشیم، روابط جنسیمون با شریکمون هم خیلی بهمون حال نمیده! چرا؟
چون ممکنه شریکمون را درست درک نکنیم و نتونیم خودمون را جای اون بگذاریم و به خواسته‏‏هاش بها بدیم. چون ما خودمون بیشتر از دیگران برای خودمون ارزش داریم. 
زندگی مشترک، اینطوری شیرین نمیشه!
ممکنه یه جاهایی برسه که هیچیک از طرفین، سر حل یه مسأله کوچک، کوتاه نیان و شاید کار به بریک‏آپ بکشه! و یا حتی تحمل همدیگه.
به نظر شما شناخت و کنترل خودشیفتگی، نمیتونه اوج لذت جنسی را افزایش بده؟؟

۲۷ نظر:

  1. ..دو تا همجنسگرای "عاشق" توی هر موقعیتی در کنار هم غرور و خودشیفتگی رو فراموش میکنن!..

    یوسف

    پاسخحذف
  2. در هر نوع رابطه جنسی مسلما رضایت طرفین مهمه! حتی آمار طلاق دگرجنس خواهان رو هم که نگاه کنیم میبینیم درصد زیادیش به علت نارضایتی جنسی بوده.
    روانشناسا اکثرا برداشتهای تجربی خودشون از یه تعداد مراجع رو بصورت یه قانون کلی در میارن به خاطر همینه که شخص من زیاد این قشر رو مورد اعتماد نمیدونم. اینکه بخوایم یه قاعده کلی بگیم که مثلا همجنسگراها مغرورن یا ضریب هوشی بالاتری نسبت به بقیه دارن نیاز به این داره که کار علمی و اپیدمیولوژیکی وسیعی روش بشه. نظر شخصی من اینه که همجنسگراها در سایر موارد تفاوت چندانی با بقیه ندارن و اگه بعضی وقتا میبینیم که مثلا یه اخلاق مشترکی بینشون هست این به خاطر ذات همجنسگرا بودن نیست، به خاطر فشارهای اجتماعیه که بهشون تحمیل شده.
    خودخواهی توی رابطه جنسی هم یکی از همین موارده که بین همه گرایشهای جنسی میشه پیدا کرد، اینکه اون رابطه تا چه حد برای پارتنرا لذت بخش باشه بستگی به خودشون داره حالا با هر گرایشی.

    پاسخحذف
  3. بابا ایول..
    خوب قبول میکنم که گول خوردم اینم از پذیرش اشتباه.
    پست روانشناسانه ی خوبی بود من که از خوندنش لذت بردم.
    کاملا درسته.

    پاسخحذف
  4. ناس مشتقلک کتییییر یا حسین
    بقلبنا معک

    پاسخحذف
  5. اون تحلیلایی که درباره ی قبول کردن اشتباه گفتی رو قبول دارم اما اینکه که میگی ما مغرور تر و خودشیفته تر از دگرجنس گرا ها هستیم رو قبول ندارم.
    معمولا 2 جور برخورد توی جمعیت همجنس گرا ها میشه ، عده ای سعی میکنن همجنس گرایی و همجنس گراها رو مقدس و عاری از هر عیب و نقص و برتر از بقیه ی جامعه نشون بدن و عده ای هم از این طرف بوم میوفتن و صفت های بد رو برای همجنس گرا ها بیشتر میدونن.
    من شخصا هیچکدوم رو قبول ندارم و فکر میکنم این جدا سازی جالب نیست ، همجنس گرا ها هم درسته بعضا به خاطر فشاری که رومون هست دچار مشکلات روحی میشیم اما این به این معنی نیست که دگرجنسگرا ها مشکل روحی ندارن ، افسرده نیستن.ما همه انسانیم چه همجنس گرا چه دگرجنس گرا و همه جور صفات خوب و بد جدا از تفکیک جنسی درنمون هست.
    این نظر شخصی من بود ، نه علمی بود نه منبعی داشت ، نه اثبات شده...پس میتونه اشتباه باشه.

    پاسخحذف
  6. به یوسف
    این حرفت درسته
    همه اولش میگن عاشقیم، ولی پای کار معلوم میشه که چند مرده حلاجند!
    فکر کردی چرا بعضی از این بات‏ها از پارتنر تاپشون مینالن؟

    پاسخحذف
  7. به رهام
    این فرمایش شما در مورد نارضایتی جنسی درسته
    اگر اینجا من بیام و بگم که دروغ یکی از بدترین مشکلات بشره، به معنی اون نیست که دزدی، فقر، ظلم و ... جزء بدترین مشکلات بشر نیستن
    خودشیفتگی هم یکی از همین دست مشکلاته
    ضمناً رهام عزیز
    اینکه آیا ضریب هوشی و خودشیفتگی همجنسگراها بیشتر هست یا نه را میتونیم از دو روش تعیین کنیم
    1- با تجربه چند ساله بنده یا جنابعالی + قدرت استنتاجمون
    2- به کمک آمارگیری های دقیق و عقل و قدرت استنباط بیش از مثلاً 10000 روانشناس کشورهای غربی در طول 150 سال گذشته دنیا + آخرین متدهای تحلیل آماری که در دانشگاهاشون تدریس میشه
    شما خودت باشی به کدومشون ارجحیت میدی؟ آیا چرخ را دوباره اختراع میکنی؟
    ضمناً منظورت از کار علمی و اپیدمولوژی دقیقاً چیه؟ یعنی همون کاری که روانشناس های خارجی توی دانشگاهاشون میکنن یا شما روش جدیدی برای ارائه داری؟
    من عاجزانه خواهش میکنم اینجور بررسی ها را به متخصصین واگذار کنیم و خودمون از استدلال غیر مستند به آمار و پزوهش های قبلی خودداری کنیم

    پاسخحذف
  8. به عرفان
    شما نسبت به ما لطف دارین
    :دی

    پاسخحذف
  9. به مهرداد
    قرار نشد خارجی حرف بزنی
    من که هیچی از کامنتت نفهمیدم
    :دی

    پاسخحذف
  10. به پرشین جی لوگز
    عزیزم
    من توی این پست به هیچ وجه در مورد خوبی یا بدی همجنسگراها صحبتی نکردم
    روانشناسها فقط توی همجنسگراها یه روند پیدا کردند و اونم اینه که میانگین ضریب هوشی همجنسگراها از میاتگین ضریب هوشی افراد عادی بیشتره و ضمناً تا حدودی هم یه جور خودشیفتگی در همجنسگراها بیشتر دیده میشه
    این فقط یه روند آماری بوده
    بدور از هر گونه کینه ورزی و غرض ورزی
    اینکه دلیلش چی بوده را کسی فعلاً نمیدونه و فقط میدونن که آدم های با ضریب هوشی بالاتر و خودشیفته حساس تر هستند و احتیاج به دقت بیشتری در رفتار دارند. مثلاً همین خودشیفتگی باید کنترل و هدایت بشه، و نه حتی سرکوب که از اون ور بام افتادنه!
    مثلاً یه روند دیگه اینه که توانایی زبانی همجنسگراها بیشتر از سایر افراد جامعه است
    اینها همگی مشاهده شده
    کاریش هم نمیشه کرد، بجز اینکه یه سری آمارگیری دیگه انجام بشه که ببینن آیا این آمارها درست و دقیق بوده یا خیر! که البته این آمار به نظر یک نفر و دو نفر و 10 نفر بستگی نداره که با بررسی چند نفر بشه براش مثال نقض آورد. باید کار علمی و مستدل کرد. گرچه نظر شما هم محترمه
    :دی

    پاسخحذف
  11. "به دلایل آماری، مشاهده شده که همجنسگراها نسبت به افراد عادی، به طور متوسط، آدم های دارای ضریب هوشی بالاتر و افرادی عموماً نارسیسیست (خودشیفته) هستند."

    "یکی از این مسائل، که مبتلا به اکثر ما هم هستش، عدم پذیرش اشتباهه!"

    "ما همجنسگراها چه بخوایم و چه نخوایم، آدمهایی هستیم که نسبت به دگرجنسگراها مغرورتر هستیم."

    "ما همجنسگراها برامون خیلی سخته که به اشتباهمون اعتراف کنیم!"

    "چون این روند در همجنسگراها بیشتر از دگرجنسگراها مشاهده شده!"

    "غرور و خود شیفتگی یه چیزیه که با ذات ما همجنسگراها گره خورده"

    منظور من از جداسازی این قسمت های مطلبت بود ، از نظر من شاید چون جامعه ی کوچیک تری نسبت به دگر جنس گرا ها هستیم این موارد بیشتر توی چشم میاد.
    و رابطه ی همجنس گرایی و غرور که با ذات ما گره زدیش! رو قبول ندارم.
    این طرز تفکر مال خود منه و عقل ناقص بشریم ، واسه همین منبعی براش ندارم(خودمم :) ) ولی شما که حرف از داده های آماری میزنی حداقل یه منبعی بده که این داده ها کجاست که میگه همجنس گرا ها مغرورر تر هستن و ...

    پاسخحذف
  12. دوست عزیز
    پرشین جی لوگز
    شما حق داری که از من منبع بخوای
    ای هم آدرس کتابی که من ازش خوندم
    http://books.google.com/books?id=2mtFQXblQWsC&lpg=PA1&dq=gay%20psychology%20narcissism&pg=PA7#v=onepage&q&f=false
    توی این کتاب گفته که آمارگیریشون نشون میده مردان همجنسگرا دو و نیم برابر مردان غیرهمجنسگرا نارسیسیست بودن(توی سانفرانسیسکو)
    ولی در مورد توجیه این قضیه دلایلی آورده که من بهشون کار ندارم، چون همش را با احتمالات گفته
    بخونش، اگه کامنتی داشتی من هستم

    پاسخحذف
  13. كنار همه اينا مهم اينه كه يادمون نره ما هم آدماي معمولي هستيم..ميتونيم خيلي باهوش باشيم..مي تونيم خيلي هم خنگ باشيم..نه خودمونو به خاطر فشار هايي كه رومون ميارن..خيلي بالا ببريم..نه خيلي پست كنيم..آي كيو و اي كيو ما درسته طبق بعضي مطالعات بالاتر از جمعيت دگرجنسگراهاست..خوش به حالمون..اما وقتي بيشتر خوش به حالمون هست كه بتونيم باهاش زندگي بهتري واسه خودمون بسازيم..

    كيا

    پاسخحذف
  14. به کیا
    باهات موافقم
    اما یادمون نره که این مطالعات روانشناسی یه جور کمک برای تشخیص نقاط ضعف و کاستی ها و چاره جویی برای جبران آنها با نقاط قوته
    یادمون نره که روانشناسی دوست ماست و نه دشمن ما
    اگه روانشناس ها نبودند، مردم عادی فکر میکردند که ما همجنسگراها دیوانه هستیم، ولی الآن یه روانشناس به اونها میگه که همجنسگرایی هم یه گرایشه، خیلی عادی
    تمام بحثم اینه که بگم، روانشناسی یه ابزاره که باید یاد بگیریم ازش استفاده درست کنیم
    خوش باشی
    :دی

    پاسخحذف
  15. ای بابا مگه تو توی عراق زندگی نمی کنی؟ گفتم حتما عربی بلدی دیگه.
    و خطاب به مه بچه ها: آقا من حرف های حسین رو کاملا تایید می کنم. خوده من!! ببین! یه نمونه کاملا برازنده از یک همجنسگرای باهووووووش و همه چی تموم. اصلا چند ساله هرچی می گردم یه عیب، فقط یه عیب توی خودم پیدا کنم، نتونستم که نتونستم.
    باید این روانشناسارو آب طلا گرفت به خدا. فقط اونا می تونن به موجود بی عیب و نقصی مثل من پی ببرن
    راستی، من اصلا خودشیفته نیستماااا، اینا همش واقعیته

    پاسخحذف
  16. نتونستم کتاب رو بخونم ، فیلتر بود و با فیلتر شکن بازش کردم نشون نمیداد صفحه رو ، گفت که از تعداد بازدید هایی که میتونستم از این کتاب داشته باشم رد شدم!

    پاسخحذف
  17. سلام چطوری؟ نبودی چند وقت!! خیلی خوش گذشته بود انگار!! شرمنده من دیر سرزدم!
    خیلی خوشحالم به این مطلب رسیدم اخه خیلی وقت بود از این دست مطالب ندیده بودم! دلم تنگ شده بود واسه یه کم حرافی!!
    اگر اشتباه نکنم پستت بر دو پاراگراف از اون بنا شده : 1-"به دلایل آماری، مشاهده شده که همجنسگراها نسبت به افراد عادی، به طور متوسط، آدم های دارای ضریب هوشی بالاتر و افرادی عموماً نارسیسیست (خودشیفته) هستند. از طرفی، کسانی که دارای بهره هوشی بالاتری هستند لزوماً افراد ایده‏آلی نیستند و معمولاً از بهره هوش هیجانی کمتری نسبت به افراد عادی برخوردارند." 2- " ما همجنسگراها چه بخوایم و چه نخوایم، آدمهایی هستیم که نسبت به دگرجنسگراها مغرورتر هستیم. این شاید یه جورای از کودکی در ما نهادینه شده، و یا شاید ریشه هورمونی داره! دلیلش را نمیدونم چیه، ولی هر دلیلی هم که داره باید بپذیریم که ما آدم های مغروری هستیم."
    از دومی شروع میکنم. تو که خودت نویسنده ی این پست هستی دلیلی نداری برای اینکه چرا همجنسگراها مغرور هستن. چطور از ما که فقط یه خواننده هستیم انتظار داری یه همچین حرفی که در مورد جامعه ی اماری بسیار گسترده ای به همین راحتی اظهار نظر میکنه رو قبول کنیم و ادامه ی پستت رو بخونیم؟لااقل دوتا نمونه (به جز خودت!که در تمام طول پست به چشم میخوره!!) معرفی میکردی تا این امار و برچسب! یه کم قابل قبول بشه.
    اما اولی. در ادامه پستت گفتی که با روانشناسی صحبت کردی و ... مطمئنی طرفت واقعا چیزی از روانشناسی میدونسته؟!
    اماری که قبلا گرفته شده و توسط بی بی سی منتشر شد نشون داده که همجنسگراها از ضریب موفقیت بالاتری در جامعه (مثلا در موقعیت کاری که قرار دارند یا میزان دست یابی به مدارج علمی بالاتر و ... نسبت به دیگران) برخوردارند و این دلیل مشخصی ندارد. یکی از احتمالات این بوده که شاید این افراد برای به دست اوردن و یا پرکردن فرصتهایی که به دلیل گرایش جنسیشان از انها گرفته شده از هوش و استعداد(IQ)و مهارتهای خود بیشتر بهره میگیرند. ولی این امر به هیچ وجه نشون نمیده که همجنسگراها ضریب هوشی بالاتری دارند!بین ضریب موفقیت و ضریب هوشی خیلی تفاوت هست!!
    شخصيت خود شيفته یا نارسيسيستيک یه جور اختلال شخصیت و بیماری محسوب میشه!! نفهمیدم بالاخره منظورت تعریف بود یا ... !از اینکه این صفت رو بعد از ضریب هوشی مطرح کردی در حالی که هیچ ربطی به هم ندارن!
    هوش هیجانی (EQ): یعنی مهارت شناخت و کنترل عواطف. هوش و استعداد رو شاید بشه ذاتی دونست و کارهایی برای شکوفا شدنش انجام داد اما اگر نباشه دیگه نیست و نمیشه ایجادش کرد. هوش هیجانی صرفا یه توانایی و مهارت تلقی میشه که مثل خیلی از مهارتهای دیگه (مثل مهارتهای فنی) میشه اون رو یاد گرفت و حتی ایجادش کرد! ضریب هوشی و هوش هیجانی دو مقوله ی کاملا جدا از هم محسوب میشن. وقتی میگی :"کسانی که دارای بهره هوشی بالاتری هست معمولاً از بهره هوش هیجانی کمتری نسبت به افراد عادی برخوردارند" باید براش دلیل بیاری. یه مثال: بچه ای هست که والدینش هی میزنن تو سرش که درس بخون و بیرون نرو چون خطرناکه و ... حالا این بچه تمام نمراتش بیست میشه. ایا میشه گفت این ادمها معمولا چون نمراتشون خوبه پس ضریب هوشیشون بالاست یا چون ضریب هوشیشون بالاست پس هوش هیجانیشون ضعیفه؟ اولی رو که به هیچ وجه از روی نمرات نمیشه نظر داد اما در مورد دومی میشه حدس زد از اون جایی که فرد در محیط های گوناگون قرار نداشته( همیشه محصور یک موقعیت مشخص بوده) پس یاد نگرفته که چطور با پیش امدهای هر موقعیت برخورد کند و نمیتواند عکس العمل مناسب را نشان دهد پس احتمالا هوش هیجانی او پایین خواهد بود.( البته افرادی هم هستند که اگر چه در محیطی کاملا جدید قرار میگیرند به دلیل مهارت مدیریتی که دارند باز هم عکس العمل نسبتا قابل قبولی نشان میدهند)تا زمانی که به صورت تئوری و عملی این مهارت رو یادبگیره.
    گذشته از این 1 و 2 که گفتم و اول باید اونارو یه کم برام توضیح بدی!! تا بشه باقی مطلب رو خوند هی همجنسگراها رو از غیرهمجنسگراها جدا کردی. نمیفهمم چرا خیلی ها تاکید دارند که جدا باشن! به غیر از اتفاقی که قراره در خصوصی ترین مکان ما اتفاق بیفته! ما چه فرقی با دیگران داریم؟!!!!!!

    پاسخحذف
  18. احمد جون
    چطوری عزیز
    خوش که میگذره، مهم اینه که بدون شما مزه نداره :دی
    قربونت برم
    اینکه مثلاً چه اتفاقی میفته که آب در 100 درجه به جوش میاد، یه دلیلی داره، اگر من دلیلش را ندونم، به این معنی نیست که از خود قانون بی اطلاع باشم.
    از یه همجنسگرا بعید بود که همچین اشتباه لپی بکنه
    راستش من در مورد اینکه چرا مردان همجنسگرا بیشتر از مردان غیرهمجنسگرا نارسیسیست میشن، یه سری دلایل توی کتابها خوندم که تو خود اون کتابها هم با قاطعیت حرف نزده بودن. ولی آماری که مثلاً توی کتاب http://books.google.com/books?id=2mtFQXblQWsC&lpg=PA1&dq=gay%20psychology%20narcissism&pg=PA7#v=onepage&q&f=false
    ارائه شده، هنوز هم هست، میتونی بری و هم خود آمار و هم تحلیلش را بخونی

    آماری که بی.بی.سی داده را درمورد خود همجنسگراها ندیدم، که البته ممکنه به اندازه کتابهای روانشناسی هم متقن نباشه، ولی تأکید میکنم که من به دلیل فعلاً کاری ندارم، برای من مهم اینه که یه واقعیتی وجود داره و حالا باید چکار کرد؟!؟
    توی کتابی که لینکش را دادم نوشته که self-esteem و نارسیسیسم در مردان همجنسگرا بیشتر دیده میشه،که خوب این یه اشکاله، بعد کسانی که ضریب هوشی بالاتری دارند هم عموماً هوش هیجانیشون کمتره (نه لزوماً بلکه عموماً-- اینو از هر روانشناسی بپرسی بهت میگه) پس بلد نیستن که چطوری هیجان و احساساتشون را کنترل کنند.
    OK?
    اینها در کنار هم دو واقعیت هستن که باید براشون برنامه ریزی کرد
    حالا ربط ضریب هوشی و نارسیسیسم را گرفتی؟
    در مورد اون روانشناس هم باید بگم که خیلی آدم خفنیه! البته بین چند نفر روانشناسی که من دیدم. بنظرم اگر من مطلبی را درست متوجه نشده باشم و یا درست تفهیم نکرده باشم، نباید در مورد اون قضاوت کنی. خلاصه من رشته ام روانشناسی نیست، ولی کتابهای روانشناسی خوندم و رو حساب باد هوا در مورد اون نظر نمیدم.

    درباره اینکه ما فرق داریم! بله!
    قبوله که ما همجنسگراها هم مثل دگرجنسگراها آدم هستیم. ولی یه سری تفاوت هم داریم. مثلاً همجنسگرا هستیم. یکی از تفاوتهای بارز ما اینه که بجای جنس مخالف به همجنسمون گرایش داریم
    آیا اینی که الآن گفتم، اینطوری ازش برداشت میشه که من میخوام جدا باشم؟؟؟
    احمدخان! ما یه سری فرق با دگرجنسگراها داریم که شاید روی زندگیمون تأثیر داشته باشه. بذار بدون غرض و جبهه گیری این تفاوتها را پیدا کنیم.
    باشه؟
    :دی

    پاسخحذف
  19. حالا چرا همه گیر دادن به آمار!اصل حرفو بگیرین حسین جون چی گفت.به زبون ساده:
    آقا خود خواهی بده،میخوای بهت خوش بگذره یکم از چشم طرفت به دنیا نگاه کن تا بهتر درکش کنی.

    پاسخحذف
  20. مهرزاد جان
    فکر میکنم که من یه خورده اشتباه کردم
    احتمالاً بعضی چیزها را نباید توی وبلاگ گفت
    و یا شاید جمله بندی هام طوری بوده که مطلب را درست نرسونده
    ولی از همه مهمتر اینه که خیلی خوشحال شدم که دوستانی مثل شما منو درک میکنن!
    خیلی خوشحالم

    پاسخحذف
  21. خیلی تند و محکم بود!! دندونام خورد شدن!!
    اگر دلیل جوشیدن اب تو 100 درجه رو نمیدونی میتونی با یه ظرف اب و دماسنج بهم نشون بدی که این اتفاق میفته نه؟ اگر دلیل غرور همجنسگراها رو نمیدونی میتونی دو تا نمونه بهم نشون بدی؟ منظورم اینه که اگر دلیلی برای اثبات نداریم حداقل باید شواهدی برای بررسی داشته باشیم یا نه؟ صرفِ اینکه خودت یا دونفر از دوستایی که میشناسی( که این تعداد و حتی ده برارش برای صادر کردن یک اصل که در مورد عموم صدق کنه کاملا ناکافی خواهد بود!) مغرور هستن دلیل نمیشه که بخوایم این امر رو گسترده و همه گیر بدونیم! شاید به صورت کاملا تصادفی و کاملا جدای از مسئله ی گرایش جنسی دارای غرورِ بالا باشین! میشه حداقل این احتمال رو در نظر گرفت به نظرم!
    وقتی میری دکتر و میگی که بیماریت چیه اولین سوالی که دکتر میپرسه برای چه هدفیه؟! غیر از اینه که انواع سوالات و معاینات رو انجام میده تا ریشه یابی کنه و دلیل و علت اصلی بیماری رو پیدا کنه تا بهترین راه معالجه رو استفاده کنه؟ "ولی تأکید میکنم که من به دلیل فعلاً کاری ندارم، برای من مهم اینه که یه واقعیتی وجود داره و حالا باید چکار کرد؟!؟" چطوری میخوای بفهمی که باید چی کار کرد وقتی نمیدونی مشکل از کجا ناشی شده؟!
    self-esteem در زبان انگلیسی کلمه ای با مفهوم مثبت هست و افراد با self-esteem بالا افراد مورد ستایش جامعه هستن!!
    ربط نارسیسیسم با ضریب هوشی: نارسیسیستیک ها افرادی هستند که سعی در نشان دادن خود و بالاتر دانستن خود از دیگران و ... دارند انگار که حس غرور درون انها متورم شده و باد کرده!!! حالا این بیماری میتونی دلایل بسیار مختلفی داشته باشه که یکی از انها عدم استفاده و راهنمایی درست از هوش هست نه خودِ ضریب هوشی بالا!! اگر این افراد به جای استفاده از هوش برای ساختن و کمک به جامعه از ان برای تخریب شخصیت اطرافیان و غلبه بر کسانی که انها را تایید نمیکنند استفاده کنند او=نوقت باید انها را بیمار دانست! پس صبر کنیم اگر چنین مشخصه هایی از افرادِ با ضریب هوشی بالا سرزد انوقت انها را متهم کنیم. صرفِ داشتن هوش بالا برابر با نارسیسیستسک بودن نیست.البته اگر منظورت این بود. این چیزی بود که از حرفات گرفتم.
    در مورد رابطه ی IQو EQ هم کاملا با مثال توضیح دادم قبلا و حرفی که زدی "کسانی که ضریب هوشی بالاتری دارند عموماً هوش هیجانیشون کمتره (نه لزوماً بلکه عموماً)" در طول این همه سال مطالعه واقعا بار اولیه خوندم و شنیدم!! و هیچ منبعی هم تاییدش نکرد! بالا بودن یا پایین بودن هوش هیجانی (به جز عوامل حاشیه ای) مستقیما تحت تاثیر محیط و اموزشه!

    ما یه سری تفاوت داریم؟ " مثلاً همجنسگرا هستیم. یکی از تفاوتهای بارز ما اینه که بجای جنس مخالف به همجنسمون گرایش داریم" خوب واقعا نفهمیدم دلایلت برای فرق داشتن چیه؟ دو تا جمله ای که گفتی یکی هستن دیگه نه؟ دلیل هم نیستن و دومی توضیحِ اولیه!! میشه چند سری از اون تفاوت ها رو بگی؟
    به نظرت من به کدوم سمت جبهه گیری کردم؟ به سمت غیرهمجنسگراها یا همجنسگراها؟ چرا اینجوری فکر میکنی؟ به نظرت بیشتر به سمت واقع گراها جبهه گیری نکردم؟لطفا سعی کنیم واقعیات رو ببینیم نه...
    یادم نمیاد گفته باشم رو باد هوا حرف زدی!! فقط چنتا مورد عدم تفاهم رو خواستم بیشتر بررسی کنیم. در مورد کسی هم قضاوت نکردم!! فقط سوال کردم !البته خیلی متاسفم که با لحن بدی سوال کردم حتما میشد بهتر گفت.
    نمیدونم وقتی میگی شاید بعضی چیزها رو نباید تو وبلاگ گفت چیه؟ اگر احتمالا اون جوریه که منفکر میکنم. نباید انتظار داشته باشی که همه هرچیزی رو که میگی تایید کنن! شاید همین بحث ها باعث باشه تو من یا دیگری یه چیز جدید یاد بگیرم و همه باید از این اتفاق خوشحال باشیم!
    مهرزاد جان ادمای خودخواه همیشه بهشون خوش میگذره! اگر میخوای به خودت و بیشتر به شریکت خوش بگذره باید از دید اون به جهان نگاه کنی تا درکش کنی نه؟!!

    پاسخحذف
  22. احمد جان
    شما الآن افتادی روی دنده لج
    من کی گفتم نارسیسیسم یعنی هوش؟
    خودشیفتگی با اعتماد به نفس فرق میکنه
    اون کتابی که پیشنهاد دادم و آمار توش بود را خوندی؟
    اگر ما دلیل به جوش اومدن آب را ندونیم، ولی مثلاً میتونیم بگیم که آب 100 درجه بخار میشه و باید یه فکری براش کرد
    خلاصه حرفها زیاده
    اجازه بده تا یه کمی بیشتر در این باره مطالعه کنی (کتاب، نه وبلاگ) بعد با هم صحبت میکنیم.
    نظر شخصی من اینه که خیلی از اون تشخیص ها و استدلال ها به روانشناسی ربط داره و ما اگر روانشناس نیستیم حق داریم روی نتیجه و راهکار بحث کنیم، شاید روانشناس ها یه راهکار بدن که به مذاق ما نباشه و اعتراض به اون حق ماست، ولی در مورد اصل مطلب این دیگه کار من نیست که آمار گیری کنم و یا آمار را تحلیل کنم، چون علم و تجربه ندارم

    پاسخحذف
  23. چه جالب. منکه از اول گفتم همه جیها باهوشن. یه نمونه ش خود حسین. یههه. گل رز

    پاسخحذف
  24. سلام اولا كه ممنونم به وبلاگ من سر زدي و از لطفي كه داشتي تشكر ميكنم . دوما خيلي از تحليل هات خوشم اومد كاملا منطقي بود حرفات و علمي چون روانشناسي هم همينو ميگه مخصوصا در مورد هوش آي كيو و هوش ايكيو ( هوش هيجاني ) و انم جالبه كه بدونيد از نظر هنري هم همجنسگرا هاي واقعي استعداد خاصي درونشون هست كه بايد كشف كنن چون خيلي از هنر ها از احساسات سر چشمه ميگيره كه همجنسگراي واقعي بسيار احساساتي هستن منظورم با احساس هستند . منم آرزوي موفقيت برات دارم.

    پاسخحذف
  25. کلا با این پستت حال نکردم . یک نفر دو ساعت دنبال سرچ یک مطلب با موضوع اوج لذت جنسی میگرده و باید 15 دقیقه این پست شما را بخوانه و بعد هم بفهمه که گویا با یک نویسنده خود شیفته و افراطی برخورد کرده .

    در امر نویسندگی و وبلاگ نویسی مربوط بودن تیتر با متن خیلی مهمه و به وبلاگ حتی کمک هم میکنه و این میتونه در صورت عدم رعایت بر عکس هم بشه .

    بله درک شریک جنسی خیلی مهمه ولی وقتی شریک جنسی نتونه به جز برای شما بگه از چه چیزی در رابطه با شما لذت نمیبره قطعا شما هم نمیفهمید مشکل لز کجای کاره . باید با هم تعارف و رو در بایستی نداشته باشید .

    پاسخحذف
  26. منم کاملا با پست بالا موافقم که میگه:
    کلا با این پستت حال نکردم . یک نفر دو ساعت دنبال سرچ یک مطلب با موضوع اوج لذت جنسی میگرده و باید 15 دقیقه این پست شما را بخوانه و بعد هم بفهمه که گویا با یک نویسنده خود شیفته و افراطی برخورد کرده .

    در امر نویسندگی و وبلاگ نویسی مربوط بودن تیتر با متن خیلی مهمه و به وبلاگ حتی کمک هم میکنه و این میتونه در صورت عدم رعایت بر عکس هم بشه .

    لذا نسبت به نویسنده این پست حس خوبی ندارم. انگار که من بخوام در رد یا تایید این پست، یه کامنت غیرمرتبط با پست بنویسم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقا از من به شما نصیحت
      بنده به اندازه‌ی موهای سرم سکس کردم
      اوج لذت جنسی در انزال نیست
      در چیزهایی ورای انزال هست که در این پست سعی کرده بودم اشاره کنم بهش. یکی از اون فاکتورهای تأثیرگذار خودخواه نبودن در رابطه هست. همجنسگراها مثل زنها ایثار و از خودگذشتگی ندارن. مثلاً پارتنر من. مثل یک زن قهر کرد و مثل یک مرد برنگشت.
      فکر هم میکنم تیتری که انتخاب کردم هرچند شبیه تیتر یه سایت پورن هست ولی بی‌ربط هم نیست. هرکسی از ظن خود شد یار من. الزامی نمیبینم که همه از متن‌های من راضی باشن و سعی میکنم دفعه‌ی بعد تیتری بزنم که به کسی برنخوره :)

      حذف