چند روز پیش که توی پست یه اصطلاح یا یه ناسزا؟ اصطلاح «قاشقی» را توضیح داده بودم یکی از دوستان یعنی احمد کامنت گذاشته بود که:
- اگر اینطور باشه خیلی خوب میشه نه؟! تازه طرف دیگه نیازی به رنک مو نداره! موهای بدنش میشه هزار رنگ مثل رنگ گلهای قالی! البته فکر کنم جنس نخ استفاده شده تو قالی تو ضخامت یا ظرافت موها اثر بذاره! حالا کلا چه ربطی داشت؟ راستی وبلاگتو تازه پیدا کردم! نمیدونی چقدر دوندگی کردم!
بذارید یه مقدار درمورد مباحث پزشکی لقاح جنسی توضیح بدم که مثل دوستمون احمد دچار سوء برداشت نشید.
دوستان من! عزیزان دل!
از بین چند میلیون اسپرمی که یه مرد در یک رابطه جنسی از خودش خارج میکنه فقط یه اسپرم شانس ورود به رحم و تشکیل نطفه را داره و بقیه اسپرمها هیچ کاربردی ندارن. البته این موضوع در مورد دوقلوهای غیرهمسان یه کمی تفاوت داره که مهم نیست بهش بپردازیم.
توجه کنید که سیستم تناسلی خانمها طوریه که فقط پذیرای یه اسپرم هست. پس اگر این اسپرمها با پشم قالی مخلوط بشن باز یک عدد پشم شانس همراهی با اسپرم خوششانس را داره و بقیه سرشون بیکلاه میمونه.
حالا این مقدمه برای چی بود؟!
برای این بود که بگم یه آدم قاشقی هرچند در تشکیل نطفش پشم هست، ولی فقط یه پشم در این کار شرکت داره و نه چند پشم. پس باز پشمهای این بندهخدا یک رنگ خواهند بود و هزار رنگ نخواهند شد.
به این نکته ظریف، خیلی خوب دقت کنید تا گرفتار اشتباه دوست عزیزمون احمد نشید. یه آدم قاشقی، هرچند هم عزیز، موهای بدنش تکرنگه!! چون در انعقاد نطفش یه پشم بوده. حالا این پشم میتونه سبز باشه یا قرمز یا صورتی و یا مشکی و یا خرمایی! اما بدنش مثل گلهای قالی رنگوارنگ نمیشه!
باز هم تأکید میکنم که خیلی دقت کنید در اینجور مسائل....
ببین حسین جون :-))
پاسخحذفمعمولن بزرگترا پولو میدن به کوچولوترا و لپاشونو می کشن و می گن برو حساب آقا رو بکن ;-) :-))
ااا ، شورت مامان دوز .. زودتر می گفتی .. وااییییی.. اونو داشته باش تولدم بهم کادو بده :-))
دم هر چی حسین گرم ;-)
میگم کلک ، تو هم از پزشکی فقط چسبیدی به بعضی مسائل بحرانیشا ;-) :-))
خيلي باحالي كلي خندونديم
پاسخحذففک کنم برای تحقق آرزوی احمد جان باید اون قالی رو با دمودسگاش فرو کنیم تو آلت تناسلی اون زن بخت برگشته تا شاید طرحی دلخواه از اونور در بیاد..! :-))
پاسخحذفیوسف
به غریبه89 عزیزم:
پاسخحذف-------------------------------------------------
آخ قربون این حسینجون کوچولوم برم!!
عزیز بابایی!
کلاس چندمی گلم؟ آمادگی میری؟
آخ لپتو بخورم! :))
گوگوری مگوری!!
:))
میدونی چیه عزیز دلم! الآن عمو حسین باید بره استخر بزرگسالان، شما نمیتونی بیای!
شما باید الآن خوب غذا بخوری! به حرف بزرگترا گوش بکنی تا بزرگ بشی، پولدار بشی و بتونی بری استخر بزرگسالان!
اونوقت خودم میام باهات بریم استخر بزرگسالان!
باشه عمو؟!
آخ لپتو بکشم، عمو جون!!
... :))
راستی من شورت ماماندوزم مال خودمه و خیلی هم دوستش دارم! البته شما را هم خیلی دوست دارم، ولی نه بیشتر از شورت ماماندوزم!!
پس چه دلیلی داره که شورت ماماندوزم را به شما کادو بدم؟!
:))
راستی درمورد مسائل پزشکی هم باید بگم که این چیزها را هرکسی باید بدونه. بالاخره شما این مباحث ظریف را از آدمهای درست و حسابی یاد بگیری بهتره تا دوستان ناباب!
آره!؟
:))
به نقطهچینهای عزیز (یوسف):
پاسخحذف------------------------------------------------------
البته اگر با این شدت باشه، بندهخدا ممکنه کلاً نازا بشه!
یه ذره با ملایمت انجام بشه بهتره!