یک شبهه

دوستمون سعید توی وبلاگ ناگفته‌های زندگی من یه مطلبی نوشته در جواب کامنت من که البته محوریتش هم بیشتر دینه!

چون خواستم این موضوع را (البته بر اساس اعتقادات خودم) برای بقیه هم روشن کنم، یه جواب نیمه مفصل نوشتم و اینجا گذاشتم تا عده‌ی بیشتری بتونن نظر بدن و اعتقاد من را بخونن.

پست سعید اینه که:

خودخواهی و مرد سالاری + تنفر

در پست قبلی کامنتی توسط دوست عزیزمون حسین گذاشته شد که خیلی جای بحث داشت. این کامنت:

اولاً لطفاً این جمله را تصحیح کن که:
همجنسگرایی یعنی دست های دو مرد یا دو زن واقعی وقتی که در هم گره میخورند

در ثانی لطفاً اگر یه دینی با تمام پایه‌هاش ناقصه سعی نکن بهش اعتماد کنی! چرا؟ چون ممکنه که یه جای دیگه هم تو را گول بزنه.
بنظر من دگرجنسگراها حق دارن که مثلاً به اسلام یا یهودیت ایمان کامل داشته باشن، چون کاملاً با واقعیتی که اونها قبول دارن سازگاره، ولی از نظر ما همجنسگراها این دین ولو اینکه دین حقی باشه توی برخی موارد کم‌کاری کرده. بیچاره اون همجنسگراهایی که در طول تاریخ بخاطر دستورات دین کشته شدن.
به ما همجنسگراها حق بده که از دین تا حدودی بترسیم، چون یک دفعه ازش زخم خوردیم. اگه حرفهای دین درباره خدا و معاد و ... چیزی شبیه نظراتش راجع به همجنسگرایی باشه چی؟؟
آیا عقل ما جواب میده که همه‌ی درست‌ها را از غلط‌ها تفکیک کنیم و به یه دین متعالی برسیم که دوباره گولمون نزنه؟

بود

در مورد اینکه همجنسگرایی یعنی ... باید بگم نمی خواستم تعریفی مطلق از همجنسگرایی بیان کنم و به طور کلی هم منظور خاصی از بیان این مطلب نداشتم و ندارم. این جمله بیان کننده ی هیچ تعریف دقیق و علمی و درستی از همجنسگرایی نیست. فقط شاید یه نمود از همجنسگرایی و رفتار های  عاشقانه ی  همجنسگرایانه باشه و همین

اما در مورد که دگر جنس خواهها حق دارن که در مورد دین.....

باید بگم نخیر واقعا اینطور نیست قوانین دین  برای دگرجنس خواها هم محدودیت های زیادی قائل هست . مثلا حجاب زنان یا مثلا در مورد رفع نیازهای جنسی که باید تا مقدار زیادی ریاضیت جنسی بکشند و خیلی موارد دیگر... شاید بهتر بود می گفتید برای همجنسگراها محدودیت های بیشتر و سخت تری در نظر گرفته...

در مورد اینکه گفتید بیچاره اون همجنسگرایی که در طول تاریخ به خاطر قوانین دین کشته شده اند.

اما دوست عزیز شما کاملا در اشتباهید . فکر نمی کنم دلیل اصلی مخالفت دگرجنس خواهان با همجنسگرایی و نیز مجازات همجنسگرایان دین باشه.

اگه خیلی ساده بخوام دلیل اصلیشو بگم باید حرف مانی آذری رو پیش بکشم اون میگه : مردسالاری ...من یه چیزی اضافش می کنم و میگم مردسالاری + خودخواهی + انزجار از رفتار همجنسگرایانه  که البته هر سه تای اینا هم به هم وابسته اند و هم میتوند معادل هم باشند.

ببیند در هندوستان در میان اقوام گاوپرست هندی هم همجنسگراها با مجازات مرگ رو به رو بود. آنجا به نظر شما بازهم دین اسلام و یهودیت و.. دلیل مجازات بود؟

اگر به تاریخ نگاه کنید می بینید که واقعا مجازات همجنسگرایان  در میان اقوام مختلف چه با دین و چه بی دین وجود داشته و دلیل آن هم چیزی جز تنفر از رفتارهای همجنسگرایانه نیست . شما همین امروز هم می توانید ادم های زیادی رو ببینید که نه تنها دیندار نیستند بلکه از دین هم متفرند اما با این حال در برابر مسائلی همچون همجنسگرایی حالت انزجار و تنفر به خود می گیرند. و با مجازات همجنسگرایان کاملا موافقند.  حتی شیطان پرستان هم برای همجنسگرایی مجازات قائلند . و برعکس آن نیز بسیار مشاهده می شود انسانهای دینداری که همجنسگرایان را به عنوان فردی عادی از جامعه پذیرفته اند.

خیلی ساده بگم واقعا برای دگرجنس خواهان تعریف شده نیست که مثلا دو تا مرد بتونند با هم زندگی کنند و همه  ی نیازهای مادی و معنوی خود را با یک همجنس برطرف کنند.

هم چنین اونا  این روابط به شدت بدشون میاد اولین چیزی که بعد از کلمه ی  همجنسگرایی در ذهنشون تداعی میشه شاید حس برقراری رابطه  ی جنسی بین دو هم جنس است. و احتمالا لحظه ای خودشون رو توی چنین رابطه ای قرار می دهند. اونا هم چنین نمی توند بفهمند که همجنسگراها چی می خوان همان طور که قبلا گفتم از روی تصورات و تلقینات که در کودکی و هم چنین اطرافیان به اونا دادند در این مورد حرف میزنند.

هم چنین نباید شما اینقدر کلی حرف بزنید فکر می کنم شما هم تا حدودی دچار این خودخواهی شدید: چون می گید که:

به ما همجنسگراها حق بده که از دین تا حدودی بترسیم، چون یک دفعه ازش زخم خوردیم. اگه حرفهای دین درباره خدا و معاد و ... چیزی شبیه نظراتش راجع به همجنسگرایی باشه چی؟؟

من هم یک همجنسگرا هستم ولی از دین نمی ترسم.  شما نباید فقط خودتو ببینی

خیلی از همجنسگرا هستند  که هنوز با دین زندگی می کنند اگر شما فکر کنید همجنسگراها فقط شما و اطرفیان و اونایی که توی چت روم های یاهو و منجم و.. هستند و اینا هم تیپ خاصی دارند و .. .

شما هم به نحوی  دچار اون عقیده خودبینی دگرجنس خواهان شدید

اصلا یکی از مشکلاتی که ما دگر جنس خواهان داریم همینه:

اینکه فکر می کنن ما تیپ خاصی باید داشته باشیم عمدتا بی دینم بعضیاشون تصویر یه بچه خوشکل و...
همجنسگرها همان طور که واقعا من به چشم خودم دیدم با هر عقیده و رنگ و لعابی وجود دارند.

از بسیجی و طرفدار ولایت گرفته تا پسر فشن و به روز...

همجنسگراها در هر تیپی وجود دارند. فیلم eyes wide open که چند بار جایزه های معتبری رو گرفته و چند بار کاندیدای بهترین جایزهها شده داستان عشق دو مردی را بیان میکنه که یکی مبلغ مذهبی و دیگری شاگرد این استاد است.

که در محیطی کاملا مذهبی عاشق هم می شوند. واین معادل این موضوع در ایران است که یک آخوند و طلبه عشق همجنسگرایانه را تجربه کنند. و این موضوع  نه غیر عادی است و نه غیر ممکن ...

به امید اینکه با بصیرت بیشتر به موضوع نگاه کنید.

و جواب من بقرار زیر:

سلام
از اینکه وقت گذاشتید و به کامنتم جواب دادید متشکرم.
اولاً اون مورد اول فقط در حد یه متمم برای فرمایشات شما بود که گفته بودین همجنسگرایی یعنی دست های دو مرد واقعی وقتی که در هم گره میخورند.
در ثانی فکر می‌کنم الآن خلط مبحثی اینجا صورت گرفته!
به این صورت که محدودیتی که در اسلام برای همجنسگراها در نظر گرفته شده را با محدودیت‌های دگرجنسگراها مقایسه نکنید. اینکه به یه همجنسگرا بگن دگرجنسگرا شو وگرنه از کوه پرتت می‌کنیم پایین مثل این می‌مونه که به یه دگرجنسگرا بگی یا با یه پیرزن کریه المنظر ازدواج کن و یا از کوه پرت میشی پایین!
پس بین این دو گونه محدودیت‌ها خیلی تفاوت وجود داره!
یه نکته هم بگم که درمورد حجاب و یا ریاضت جنسی، اولاً خیلی از آخوند‌ها میگن که هرچند حجاب چیز خوبیه ولی دولت حق نداره اون را اجباری کنه، درصورتی که یه آخوند روشنفکری مثل کدیور ما همجنسگراها را کلاً منحرف میدونه و حقوق شهروندی برامون قائل نیست. یا مثلاً ادیانی مثل اسلام و یهودیت بحث ریاضت جنسی را مطرح نکردن، بلکه میگن رابطه جنسی باید به شکلی منظم کانالیزه بشه و اسمش را هم گذاشتن ازدواج، این خیلی فرق داره با تحریم کلی رابطه جنسی برای همجنسگراها. به زبان دیگر اگر به یکی هر روز مقدار کمی آب بدیم، ممکنه تا حدودی احساس تشنگی کنه ولی نمی‌میره، درصورتی که اگر به یک نفر اصلاً آب ندیم مطمئناً می‌میره!
نمیدونم که تونستم تفاوت را مشخص کنم یا نه؟!

از طرف دیگه کی گفته که تنها ادیان روی زمین یهودیت و مسیحیت و اسلام هستند؟؟ یعنی هندوها دین ندارن؟
ببین دوست عزیزم! اساساً فلسفه وجودی دین برای هدایت انسان‌هاست و اگر یک دینی، ولو اسلام باشه، با دستوراتش انسان را از واقعیات دور کنه، اون دین از درجه اعتبار ساقطه! البته ممکنه حرف‌های خوب و درستی هم داشته باشه ولی احتمال وجود هذیانات توی شرایعش و توی آموزه‌های اعتقادیش منتفی نیست و شاید این احتمال کم هم نباشه!
اصلاً دین برای اینه که کژاندیشی‌های مردم عوام را اصلاح کنه و نه خودش یه قفل روی قفل‌های دیگر ذهن بشر بزنه!
اینکه در اسلام  و یهودیت و مسیحیت بطور صریح گفته شده که خوابیدن دو مرد با هم تعزیر داره و یا مجازات مرگ را بدنبال داره یعنی دور کردن ذهن بشر از بحث همجنسگرایی!
همونطور که یه دگرجنسگرا درمورد ما همجنسگراها از دین اسلام گول می‌خوره، ما هم ممکنه ازش درمورد خدا و معاد و ... گول بخوریم. لااقل یک احتمال کوچک برای این گفته‌ی من درنظر بگیرید.
ضمناً باید روی این نکته تأکید کنم که من ضد دین نیستم، بلکه قائل به این مطلبم که بصورت کورکورانه هم نمیشه به دین اعتماد کرد. یا به زبان دیگر باید بگم که دین معجونی است از فضایل و رزایل اخلاقی و نباید ابزار دست دین شد.

فکر کنم با این توضیحم متوجه بشید که من دچار خودخواهی نشدم و منظورم یه چیز دیگه بوده! من اگر کسی یا چیزی یک دفعه گولم بزنه دیگه بهش اعتماد نمی‌کنم و در اولین فرصت یه جایگزین مناسب براش پیدا می‌کنم.
بنظرم کسی که به یهودیت یا اسلام اعتقاد داره و همجنسگرایی را هم قبول داره، حکایتش مثل حکایت اون باباییه که میگه:

با خودم عهد نمودم که دگر می نخورم  --------------   بجز از امشب و فرداشب و شبهای دگر

در واقع چنین افرادی قائل به یه چیز متناقض هستن، اونها درواقع معتقد به یه دین جدید و خودساخته هستند و نه اسلام و یهودیت. یا شما اسلام را قبول داری که مخالف همجنسگراییه و یا همجنسگرایی را قبول داری که اسلام دشمنشه! همزمان نمیتونی طرفدار دو چیز متضاد باشی.

والسلام علیکم و رحمة الله