پنجشنبه، مهر ۱۵، ۱۳۸۹

ما واقعاً چی میخوایم؟

توی پست قبلیم، یعنی "من هم میخوام" یه کمی از تنهایی گفته بودم و از اینکه توی رختخواب سخته با عشقت بخوای انگلیسی صحبت کنی!
از قضا دوست ظریفی (بعلت اینکه بچه‏ی خوبیه، لینک وبلاگش را بهتون نمیدم :دی) برای ما کامنت گذاشته بود که :
اگه مشکلت فقط رختخوابه(توی پستت بیشتر از اینکه شب کسی رو نداری و اینا حرف زدی) مشکلی نیست که ، س.. یه زبان بین المللیه! همه میفهمنش.لازم نیست هم زبون باشین
خوب راستش منظورم این بود که شما اگه بخوای توی رختخواب حست را با زبان انگلیسی به عشقت منتقل کنی، مخصوصاً اگر اون هم انگلیسی زبان نباشه، شاید نتونی حق مطلب را ادا کنی! شاید خیلی سخت باشه بخواید همدیگه را عمیقاً درک کنید.
مثال میزنم:
مثلاً توی فارسی اگر یکی بهمون بگه چطوری عزیزم؟! (البته با لحن مناسب) ممکنه قند توی دل ما آب بشه، ممکنه خدای ناکرده همینجوری هم به ارگاسم برسیم، چه رسد به ادامه کار، ولی اگر یکی به هر شکلی هم به ما بگه How are you darling شاید به هیچ وجه حسی جز درک معنی جمله بهمون دست نده! چون ما عموماً توی درک عمق معانی یک زبان خارجی تبحر زبان مادریمون را نداریم! 
اینجا توی عراق جملاتی مثل "اشلونک؟" یا "اشلون صحتک؟" هست که به معنی "چطور هستی؟" و "احوالت چطوره؟" هستن، ولی موقع صحبت با یه عراقی، هیچکدوم از این جملات اون حس معادل فارسیشون را به من نمیده، با وجود اینکه میدونم که کاربرد اونها در زبان عراقی عین کاربردشون توی فارسیه!
همین مسأله توی خیلی از جملات دیگه هم وجود داره!
حتی جالبه که آدم های عراقی اگه باهاشون به لهجه خودشون صحبت کنی خیلی بیشتر حال میکنن تا اینکه یه سری کلمات را دست و پا شکسته ادا کنی! بنظرم همین هم درمورد ما ایرانیها صادقه! مثلاً وقتی یه کارگر عراقی به من میگه "قربانت مهندس!" من خیلی خرکیف میشم، یا وقتی میگه "مهندس، چطوری؟"

بگذریم از اینها!! این پست را من البته با یه هدف دیگه شروع کردم. راستش کامنت این دوستمون کمی منو به فکر فرو برد که آخه چرا ما همجنسگراها هم نمیدونیم دنبال چی هستیم؟! اگه ما خودمون ندونیم چی میخوایم، دگرجنسگراها راجع به ما چی فکر میکنن؟؟!!
راستش من نیاز به عمل جنسی را نفی نمیکنم ولی بنظرم شخص بنده هدف اصلیم از بدنبال عشق همجنس بودن، فقط ارضای غریزه جنسی نیست.بنظر من اگر شب در آغوش عشقت بخوابی لذتش از خود عمل جنسی بیشتره! آدم احساس آرامش بهش دست میده وقتی گرمای بدن عشقش را به مدت طولانی در کنارش حس میکنه. اصلاً وقتی در کنار عشقت خوابیدی، بوی بدنش تو رو مست میکنه (البته منظورم بوی خاص بدن هر شخصه، ذهنتون به جاهای بد نره! :دی)
راستی باید تذکر بدم که اینها که گفتم علایق و سلایق منه، شاید یک همجنسگرای دیگه اصلاً اینطوری فکر نکنه، کما اینکه در بین دگرجنسگراها هم سلایق بسیار متنوعه! البته من به این اعتقاداتم پایبندم و برای همین هم دنبال یک عشق پایدارم که بر اساس تفاهم و همخوانی بنا بشه! دوست دارم طرفم را خوب بشناسم و بعد باهاش زندگی کنم، نه اینکه برای شناختش سریع برم سراغ ترای! چطوری بگم؟! بنظرم ترای هم قسمتی از مراحل شناخته ولی باید قبلش طرفت را با معیارهای مناسب بسنجی تا مطمئن بشی که در کنارش آروم میگیری. من دوست دارم بجای همخوابگی با افراد زیاد در زمان‏های کوتاه، با یک نفر برای زمانی طولانی باشم. چقدر فلسفی شد؟!

راستش من یه مدتی با یه روانشناس صحبت داشتم. خیلی آدم واردی بود! ولی وقتی فهمید من همجنسگرا هستم یه لغزش تکنیکی کرد، البته حق هم داشت چون توی ایران متخصص همجنسگراها خیلی خیلی کم هست.
یه دفعه داشتیم درمورد اینکه توی ایران چوب توی پاچه همجنسگراها میکنن و اینکه من آزاد نیستم تا عشقم را انتخاب کنم صحبت میکردیم که اون بهم گفت: میتونی برای زندگی توی ایران با یه خانم ازدواج کنی و اگه حین همخوابگی ارضا نشدی میتونی ج.ل.ق. بزنی! :))
حرفش ابتدا برام مسخره و خنده دار بنظر رسید، ولی الآن که فکرش را میکنم میبینم این حرف از یه واقعیت تلخ نشأت میگیره و اون اینه که دگرجنسگراها فکر میکنن ما همجنسگراها، هدفمون از مطرح کردن عشق به همجنس فقط دستیابی به موقعیت یه عمل جنسی با لذت بیشتره! درصورتی که برای من اصلاً اینطوری نیست. من اصالتاً فقط عاشق افرادی از جنس خودم میشم و حتی از اینکه با عشقم توی رستوران شام بخوریم، یا با هم پشت تلفن لاس بزنیم، یا با هم بریم گردش و یا در کنار هم  (البته با لباس و حفظ شئونات اسلامی و نیز رعایت فاصله مطمئنه 2 میلیمتر از همدیگر) بخوابیم هم لذت جنسی میبرم!
این چیزها برای من با یه عشق از جماعت نسوان حاصل نمیشه!
پس فراموش نکنید که عمل جنسی توی زندگی مهمترین چیز نیست، خیلی چیزهای دیگه هم هست که به زیبایی و شیرینی زندگی کمک میکنن. اگه هدف من از ازدواج (با همجنس) فقط رسیدن به ارگاسم  بود، شاید راه حل اون دکتر روانشناس و یا پیشنهاد این دوستمون که میگفت  زبان رابطه جنسی یه زبان بین المللی و همه میفهمنش، به کار من میومد.... ولی حیف که من انسان دیگری هستم..... حیف!!!
بنظرتون من توی این دنیا تک افتادم یا بین شما هم افرادی هستن که دیدشون نسبت به عشق و عمل جنسی شبیه من باشه! :دی ......

۱۱ نظر:

  1. آخر این ماهیای ابو نواس کار دستت میده!

    پاسخحذف
  2. اول اینکه من دست و پام رو گم کردم چون اولین باره یکی درباره ی نظر من یه مطلب مینویسه! :)
    یه چیز دیگه هم اینکه فکر کن من در رسوندن لحن طنز توی نظرهام مشکل دارم.
    بعد باید بگم که شما توی اوون پست همش از رختخواب حرف زدی منم انسانم فرشته نیستم که(تازه گی هم هستم) وقتی هی میگید توی رختخواب نمیتونم حرفم رو بهش بگم یا میگی شب ر کنارش آروم بگیرم اینا میاد توی ذهن آدم وگرنه حرف محبت آمیز رو توی تمام روز میشه زد ، آرامش رو همیشه میشه در کنار یه جفت داشت.وقتی محدود میشه به شب اونا میاد توی ذهنه آدم(اگه هم اینجوری نیست حتما ذهن من مشکل داره! :) )

    ضمنا من نمیخواستم جسارت کنم و بگم هدف شما فقط سکسه.

    مطمئن باش شما تنها نیستی خیلیای دیگه(خود من) هم اینجوری هستم و رابطه ی جنسی یه بخش خیلی کوچیک از علاقست ، برای منم قدم زدن کنار کسی که دوستش دارم قابل مقایسه با سکس با هات ترین آدم روی زمین نیست.
    درکل اینارو گفتم که سو تفاهم بر طرف بشه و اینکه من قصد جسارت نداشتم. و عذرخواهی میکنم اگه حرف بدی زدم

    پاسخحذف
  3. پرشین‏ جی ‏لوگز عزیز
    من که نمیخواستم کامنت شما را نقد کنم
    فقط کامنت شما اون دکتر روانشناس را به یاد من آورد، یه جور جرقه بود
    مطمئن باش من احساس جسارت شدگی نمیکنم
    از سیاق کامنتت میشد حدس زد که جدی نیست، منظورم این بود که شفاف سازی کنم، همین و بس!
    به دل نگیر
    :دی

    پاسخحذف
  4. مهرزاد جان خوب یادت مونده!!
    خیلی بلایی شیطون!!
    :دی

    پاسخحذف
  5. ..همچنان امیدواریم اون کسی رو که میخوای پیدا کنی.. :-)

    یوسف

    پاسخحذف
  6. یوسف عزیز
    همچنان ارادت داریم
    همین امیدهاست که ما را زنده نگه داشته
    من هم امیدوارم شما و کیا خوشبخت باشید

    پاسخحذف
  7. راستش من نمیتونم یه نظر کلی بدم. خود من واقعا دنبال یه رابطه کامل بودم، آدمای زیادی اطرافم دیدم، نه اینکه الزاما باهاشون رابطه ای برقرار کرده باشم ولی خوب حرف زیاد زدم باهاشون.هر دو نوع رو دیدم. هم کسایی که فقط به دنبال رابطه جنسی هستند هم کسایی که دنبال یه رابطه پایدار. چیزی که فکر میکنم بین همه افراد با هر نوع گرایشی دیده بشه. شاید اشکال اینجاست که ماها خودمون زیاد نمیتونیم به همدیگه اعتماد کنیم.

    پاسخحذف
  8. دوست عزیز درسته نمیخواستی منو نقد کنی ولی اگه یه نیگا به مطلبت بندازی میبینی که برای مبرا نشون دادن خودت منو قربانی کردی!!:) یعنی من شدم آدم بده ، کسی که همش به سکس فکر میکنه! و از این چیزا و تعداد معدودی از جمله خود شما آدم خوب داستان که عشق افلاطونی میخواید.
    نمیخوام از خودم دفاع کنم ، هر کسی هرجوری دوست داره درباره ی من فکر کنه.
    خوب بود که یه نگاه به مطلب قبلی خودتون مینداختی...و اون رو نقد میکردی ، وقتی یه رابطه محدود میشه به زمان شب ، منی که خوانندم چی برداشت میکنم؟ مگه شما فقط موقع ی شب توی رختخواب میخوای به یه اینگلیسی بگی که چطوری عزیزم؟! یعنی در طول روز مشکل ارتباط برقرار کردن رو نداری؟ خب وقتی فقط درباره ی رختخواب حرف زده میشه باید به من هم حق بدید که اونجوری برداشت کنم.
    اینا رو گفتم چون یکم عصبانی بودم! :)
    ایکاش برای بالا بردن خودمون دیگران رو قربانی نکنیم و ازشون پله نسازیم. همه ی ما اشتباه میکنیم بهتره اشتباه خودمون رو قبول کنیم به جای اینکه دیگران رو مقصر بدونیم.
    اینا همش نظر شخصی ِ من بود و دلیل نداره کس دیگه ای باهاش موافق باشه.

    پاسخحذف
  9. پرشین جی لوگز عزیز
    راست میگی!!
    شاید من یه کمی تند روی کردم و وجهه شما را توی وبلاگم مورد تهاجم قرار دادم، ولی منظورم واقعاً بد نشون دادن وجهه شما نبود
    باز هم میگم که فقط شوخی شما (کامنتی که گذاشته بودین) یه جورایی منو به یاد بدبختیام انداخت، همین، و باعث شد که این پست را بنویسم.
    ضمناً من شاید یه جورایی فتیش خوابیدن کنار همجنس را دارم :دی ، چون خیلی از این کار لذت میبرم، وقتی میخوام بگم با عشقم حال میکنم، از خوابیدن در کنارش صحبت میکنم
    ولش کن بابا!! داری یه کاری میکنی که وبلاگم 18+ بشه! :دی

    البته من معذرت میخوام اگر توهینی شده و حاضرم تاوانش را هم بدم، مثلاً شما هم یه پست بنویس و توش بگو این پسره حسین، خیلی بده!
    راستی این کامنت اخیرت باعث بوجود آمدن جرقه هایی توی ذهنم برای یه پست دیگه شد. می خوام درباره عشق افلاطونی توضیح بدم، ولی نمیگم تو گفتی!
    ضمناً اگر صلاح میدونی که لینک به وبلاگت را از توی این پستم بردارم که سوء برداشتی راجع بهت نشه.

    پاسخحذف
  10. دقيقا اونجا كه گفتي دوست ظريف و لينك دادي به وبلاگم حالت تخريب پيدا كرد. سو تفاهم شد و باعث شد بزنيم به كاسه كوزه ي هم :-)
    براي تاوان دادن هم روش خوبي رو پيشنهاد ندادي،من دنبال تلافي نيستم فقط ميخواستم سو تفاهم برطرف بشه و خواننده هاي وبلاگت كه مطلب رو ميخونن فكر نكنن كه با كليك روي لينكي كه دادي به وبلاگي ميرن كه صاحبش يه آدم كثافته منحرف سكس پرسته!
    از اين به بعد زير هر مطلبت يه نظر ميدم كه سوژه ي مطلب بعديت جور بشه:-)

    پاسخحذف
  11. پرشین جی لوگز مهربان
    از این جملت خوشم نیومد که گفتی:
    "خواننده هاي وبلاگت كه مطلب رو ميخونن فكر نكنن كه با كليك روي لينكي كه دادي به وبلاگي ميرن كه صاحبش يه آدم كثافته منحرف سكس پرسته!"
    مگه نیستی؟؟
    :دی
    :قهقهه

    پاسخحذف