دوشنبه، تیر ۲۷، ۱۳۹۰

خدمات متقابل اسلام و آمریکا

متن زیر مال خیلی قدیماست. فکر کردم شاید بد نباشه اینجا بیارمش تا شاید کسی نظرش را راجع به خدمات متقابل اسلام و آمریکا در حوزه همجنسگرایی بگه.


برای مدتها داشتم فکر می‌کردم که آیا یه چیزی شبیه «خدمات متقابل اسلام و ایران» در مورد اسلام و غرب یا اسلام و آمریکا هم صادق هست یا خیر!!
آخه بنظر من نتایج جالب و قابل تأملی بدست میاد اگر از این عینک به قضیه نگاه کنیم. در واقع حداقل ماجرا این هست که جناب ادیسون با اون لامپی که اختراع فرمود، الآن کلّی به آیات عظام که تا پاسی از شب به مطالعه و تحقیق می‌پردازند خدمت کرده، البته بماند اینکه اگر بعضی از همین آیات عظام تحقیق و مطالعه نمی‌کردند برای بنی‌آدم خیلی بهتر بود، مضافاً اینکه کاری نداریم به اون اعمال زشت و بدی که آمریکای جنایت‌خوار در لانه جاسوسی انجام داده تا احتمالاً از نفوذ کشور دوست و برادر شوروی و ایدئولوژی مارکسیزم در ایران جلوگیری کنه، چون اگه نیک بنگریم بالاخره هر گلی ممکنه یه خاری هم در کنارش داشته باشه!!
ولی اگر در کل قضیه را از زوایای مختلف بررسی کنیم، فکر می‌کنم که موارد زیادی از خدمات متقابل اسلام ناب محمدی و آمریکا را پیدا کنیم. شاید خیلی جنجالی نباشه اگر از جایی شروع کنم که فرهنگ اسلامی کار را برای فرهنگ آمریکایی راحت کرده. مثلاً در صدر اسلام، پیامبر (ص) کلی زحمت کشید تا تونست به اعراب بادیه‌نشین بقبولونه که بابا جان مشروب نخورید!!
توجه کنید که این کار را هم با استفاده از روش‌های روان‌شناسانه و تبلیغاتی قوی به سرمنزل مقصود رسونده!! روش به این صورت بوده که اول بهشون گفت که آقا، چرا گالن گالن مشروب می‌خورید؟؟؟ هر چیزی زیادیش مضرّه، حتی زیاد آب نوشیدن و یا زیادی خوردن تربت پاک سیدالشهدا. درواقع اسلام اول با این تکنیک وارد شد که میانه‌روی را جا بندازه. خوب که قضیه پخته شد، رفت سراغ اینکه عزیز دل برادر اگر مشروب می‌خوری، سعی کن در حالت مستی سر نماز حاضر نشی. یه مرحله از این جلوتر هم این بود که کلاً بگه مشروبات مسکر حرام اندر حرام است!!! مراحل دیگری هم مثل تعزیر آدم مست و اینجور چیزها اجرا شد تا در نهایت پارسال شنیدم که توی مناطق شیعه نشین عراق، اگر کسی مشروب‌فروشی دائر کنه، مردم میان و شیشه مغازش را خورد می‌کنن و خلاصه کسی جرأت چنین کاری را نداره.

یه توضیحی توی پرانتز بگم که این روش یه جورایی Gradually Approaching the Goal محسوب میشه!! البته من که نتونستم یه معادل سلیس و زیبا واسه GAG توی فارسی پیدا کنم، اگه کسی پیدا کرد به من هم بگه که اینجا توی بلاگ منعکس کنم. جونم واستون بگه که روشی که جهان غرب برای شکست اسلام و خروج آن در اندلس باستان استفاده کرد، یه جورایی همین GAG بود، اگه بخوام توضیح بدم اطاله کلام میشه، پس خودتون برید بخونید که کار من ساده بشه.

یه پرانتز دوم هم می‌خوام باز کنم که بگم اسلام نزدیک شدن به نماز برای آدم جنب را هم منع کرده، البته قبلش هم بسیاری از انواع مجامعت‌ها همچون مجامعة‌النفس و مجامعت با محارم و مجامعت با اهالی همجنس و بطور کلی مجامعت با غیرهمسر را ممنوع کرده بود. سؤال اینجاست که آیا اسلام دست خودش را باز گذاشته تا اگر یه روزی خواست، کاری شبیه به اونی که با شرب خمر کرد را با نفس مجامعت و التذاذ جنسی هم بکنه؟؟! یه چیزی شبیه به رهبانیت در دنیای مسیحیت.

حالا برمی‌گردیم به همون استراتژی GAG در اسلام برای مبارزه با مسکرات. خیلی جالبه اگر توجه کنیم که اسلام در آن زمان (یعنی ۱۴۰۰ سال پیش) به مضرات و مفاسد مشروبات الکلی احاطه کامل داشته و با استراتژی پیش‌گفته (GAG) کاری کرد که اگر یک مسلمان شرب خمر هم بکنه با هراس از عذاب جهنم همراه باشه و نه ترس از مضرات جسمی.

البته نمی‌دونم که مصرف مشروبات الکلی حق‌النفس را تحت تأثیر قرار میده یا حق‌الناس را و یا هردو را با هم به همراه حق الله، ولی این را می‌دونم که ... ، ولش کن!! فعلاً این را که میدونم میگذارم توی هاله‌ای از ابهام تا به موقعش بهش بپردازم که لوث نشه!!

حالا چرا بحث زحمات پیامبر (ص) در صدر اسلام را مطرح کردم؟!
در واقع هدف غایی من از مطرح کردن بحث حذف مشروب این بود که یه نگاهی به تأثیر این کار اسلام در جامعه آمریکا داشته باشم. تلاش‌های دامنه‌دار ۱۳ قرنِ اسلام باعث شد که در آمریکا، البته تاریخ دقیق این قضیه را بخاطر ندارم، با تشکیل فرقه‌ی مسیحی مورمون‌ها و گسترش تعلیمات کلیسای مورمون (Mormons)، کلاً خوردن هرگونه نوشابه‌های الکلی برای مریدان این فرقه حرام اعلام بشه!
خوب البته کار بزرگی بود که به اینجا ختم شد، ولی حیف که هنوز عده‌ی کمی از آمریکایی‌ها طرفدار کلیسای مورمون‌ها هستند و این نشان می‌دهد که هنوز زمینه برای فعالیت جهت تحریم نوشیدن مشروبات الکلی در آمریکا زیاد است. معهذا از بنیانگذار کبیر دین اسلام تشکر می‌کنیم که اصلاً بحث نخوردن مشروب را در ادیان مطرح کرد و از بیخ و بن آن را تحریم فرمود، چون اگر نیم‌نگاهی به سایر ادیان ابراهیمی داشته باشیم، حتی با مواردی همچون شراب‌های متبرک و روحانی و اینجور چیزها برخورد می‌کنیم که پیروان آن ادیان به مانند آجیل مشکل‌گشای ما ایرانی‌ها و یا شله‌زرد و گوشت نذری و امثالهم با آن برخورد می‌کنند، تا چه رسد که فکر کنند اصلاً در مورد بدی آن سخنی برانند و یا قلم‌فرسایی کنند، مثل من!!

توی پرانتز بگم که لطفاً نگید که فلان دین تحریف شده یا چه و چه!! به این فکر کنید که مثلاً هزاران سال است که گوشت شتر یا گوشت خوک و یا پرندگانی مثل طاووس در دین یهود حرام است. یا دوستان کلیمی ما هنوز که هنوز است حرمت روز شباط را نگه می‌دارند و طی اینهمه سال نماز و روزشون به‌جاش بوده. و یا «حق مارّه» در اسلام یه جورایی بین بعضی از علما کپی‌برداری از یهودیت تلقی میشه و اسناد حدیث آن را ضعیف می‌پندارند. حالا فرض کنید که خوردن مشروب هم یکی از این موارد باشه!!


حالا دوست دارم یه کمی پارادیم را عوض کنم، که البته این خود مستلزم کلّی عوض کردن اتمسفر حاکم بر نوشتار حاضر است!!! شاید هم بشه بدون چنین کارهایی که ذکرش رفت، بحث خودم را دنبال کنم.

دوست دارم مطلب را با بحث برده‌داری و اینجور چیزها ادامه بدم. آخه خیلی قشنگه!!
می‌دونید؟ اسلام سعی کرد در چهارده قرن پیش با وضع قوانینی که همه می‌دونیم و هنوز هم توی همه‌ی رساله‌های عملیه هست، ریشه‌ی برده‌داری را خشک کنه. حالا من موندم که در این به اصطلاح هزار و چهارصد سال، گناهان مسلمان‌ها کم بوده و روزه‌هاشون همه به‌جاش بوده که برای کفاره روزه و اینجور چیزها برده کم نیومد یا اصلاً مسلمان‌ها برده نداشتند (بجاش غلام یا بنده داشتند) و یا از اینجور حرفها!!
البته یه لحظه به خاطرم اومد که قیمت کفاره‌ای معادل یک برده را حساب کنم و ببینم که ارزش یک برده اصلاً چقدری هست؟!

خوب شما فرض کن که برای کفاره بین آزاد کردن یک برده و اطعام شصت فقیر مخیر باشی و می‌خوای بدونی که کدومش توجیه اقتصادی داره؟! لازم به توضیحه که کفاره «شصت روز روزه گرفتن» بخاطر دلایل تکنیکی تقریباً غیر عملیه چون مثلاً کفاره‌ی یک ماهش میشه به عبارتی حدود ۱۷۴۰ تا ۱۸۰۰ روز که اگر به سال حساب کنی میشه چیزی نزدیک به ۵ سال روزه، که اگر به ادامه بحث مراجعه کنید متوجه می‌شین روش‌های دیگه خیلی بهتر هستند! باشه تا همونجا توضیح بدم.

حالا من میام و مثل روش مهندسی حل مسائل مدارات دیودی و یا طراحی یک ستون فولادی برای تحمل خمش و فشار ، مسأله را با یه حدس اولیه ولی هوشمندانه شروع می‌کنم. در واقع من میام و اطعام شصت فقیر را انتخاب کرده و معادل یک دور رفتن به رستوران گردباد و برای هر نفر به قراری ۱۰۰۰۰ تومان حساب می‌کنم که طرف هرقدر که میتونه بخوره و سیر بشه!! حتی اگر خواست بترکه هم به ما ربطی نداره و بگذار بخوره!! یعنی با یه حساب سرانگشتی می‌تونیم متوجه بشیم که هزینه‌ی اطعام ۶۰ نفر فقیر که به مدت یک هفته غذا نخوردن، حدود ششصد هزار تومن میشه.
پس یادتون نره که ششصد هزار تومن، اگه هم یادتون میره این عدد را یه گوشه یادداشت کنید.
حالا مسأله را به دو حالت ساده‌تر تقسیم می‌کنیم:
۱- حالتی که قیمت یک برده بیشتر از اطعام شصت فقیر باشه
۲- حالتی که قیمت یک عدد برده کمتر یا مساوی ششصد هزار تومان بشه، البته تحویل درب منزل!!

قبل از بررسی دو حالت فوق الذکر اولاً یادآوری می‌کنم که با این حساب قیمت کفاره یک ماه روزه حداکثر ۲۰ میلیون تومن میشه که میشه با دو ماه کار بسازبندازی یا دلّالی همش را در آورد و نمی‌خواد ۵ سال روزه بگیرید، پس تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!
ثانیاً اینکه چون این پست طولانی شده و من هم خسته شدم ترجیح میدم بررسی دو حالت فوق و اینکه آمریکا چه خدمتی به اسلام کرده را فعلاً به ذهن شما بسپارم تا اگه عمری باشه توی پست بعدی و یا شایدم توی سلسله پست‌های بعدی این قضیه را بیشتر تشریح کنم.

این را هم بگم که اگر یه کم خوب به جوانب امر فکر کنید می‌بینید که تا همینجاش هم حق مطلب ادا شده و بقیش علی‌السویه خواهد بود.

فعلاً از دست‌اندر کاران پشت صحنه، رژی، ترابری، برادران نیروی انتظامی، دوستان برگزارکننده کرسی‌های آزاداندیشی و همه کسانی که برای بهتر شدن این مطلب نظراتشون را ارسال می‌کنند تشکر کرده و به نوعی از ادامه روده‌درازی خود دست می‌شویم!!

۲ نظر:

  1. سلام.
    خوشحالم که بروز کردی...
    -----------------------------------
    با پست جدید منتظر حضورت هستم
    دوست داشتی لینک ام کن

    پاسخحذف
  2. بحث جالبی بود من بعد از خواندن این مطلب خیلی فکر کردم که اسلام چه خدمات ارزنده ای را برای جامعه امریکا به ارمغان آورده. شاید جامعه امریکا نیز خود آمادگی اعتقادی بالایی داشته باشد نسبت به اروپا ولی کلا میتونم بگم که فساد در اروپا بسیار بالا است و هر روز باعث از بین رفتن نهاد خانواده میشود.البته من از دید مذهبی گفتم.

    پاسخحذف