خوب الوعده وفا!! حالا باید بپردازم به تشریح بحث بردهداری که در پست «
خدمات متقابل اسلام و آمریکا» شروع کردم.
داشتیم به نقد استفاده از کفاره در اسلام برای مبارزه با بردهداری میپرداختیم و به اونجا رسیدیم که مسئله به دو حالت ساده تقسیم شده بود:
۱- حالتی که قیمت یک برده بیشتر از اطعام شصت فقیر باشه
۲- حالتی که قیمت یک عدد برده کمتر یا مساوی ششصد هزار تومان بشه، البته تحویل درب منزل!!
حالت اول را بررسی میکنم که قیمت یک عدد برده، تحویل درب منزل، بیشتر از اطعام شصت فقیر باشه. خوب هر عقل سلیمی تأیید میکنه که به قول یکی از دوستان حتی یک موز (موجودی با IQ در حد صفر) هم اطعام شصت فقیر را انتخاب میکنه، چون هم ارزونتره و هم راحتتره!!
ضمن اینکه اگر یک برده (بنده، غلام یا کنیز و کلفت) آزاد نشه احتمالش کمه که از گرسنگی بمیره ولی ممکنه که اون شصت فقیر مجبور بشن برای زنده موندن (تنازع بقا) حتی از گوشت همدیگه هم تغذیه کنند.
پس پروندهی حالت ۱ را میبندیم و دیگه سراغش نمیریم، البته بخاطر اقتصادی نبودن و نیز موجود بودن مقدار قابل توجهی مسکین و فقیر از همان روز کلید خوردن پروژه اسلام تا روز ظهور منجی عالم بشریت (عج) . این را هم اذعان میداریم که اگر دوباره بهش فکر کردیم حتی یه بچه هم حق داره به عقل ما شک کنه!! بالاخره پرونده را بستیم دیگه!! نه؟! ....
و اما میریم سراغ حالت دوم، یعنی اینکه در خوشبینانهترین حالت قیمت یک برده برابر ۶۰۰ هزار تومان باشه!! البته در این حالت فرض کنید که بردهداری تا همین امروز ادامه داشت.
یه کم فکر کنید. یه کم تأمل بفرمایید. ۶۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه حقوق یک ماهِ یک کارمند متوسط توی تهران. یعنی اگر خداییش بخوای فکر کنی یک برده با یک ماه کار، روزی ۸ ساعت یا بیشتر میتونه قیمت خودش را بپردازه و خودش را آزاد کنه.
ممکنه در اینجا بگین که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها، قیمت همه چیز چند برابر میشه! یا به عبارت دیگر قیمتها واقعی میشه. اونوقت چی؟!
خوب در جواب شما میتونم بگم که با فرض ثابت بودن حقوقها، پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها، یک برده هرقدر هم که گران بشه دیگه بیشتر از ۱۰۰۰ درصد افزایش قیمت نخواهد داشت. یعنی قیمتش مثلاً یازده برابر بشه. خوب باز این میشه به اندازه یک سال کار. یعنی هر برده با یک سال کار (البته با جان و دل) میتونه خودش را بخره. چیزی تو مایههای اجاره به شرط تملیک. حالا یک سال نشه بلکه بشه ۵ سال. دیگه بیشتر که نمیشه!! آخه الآن یه وزغ هم اگر کنار خیابون بالا و پایین بپره، تماشاچیان بیشتر از ۱۵۰ هزار تومن جلوش میریزن، حالا چه برسه به یک بنی آدم.
لطفاً یک لحظه تأمل کنید. خودتان را بگذارید بجای اون برده! چه حالی بهتون دست میده؟! مشمئز کننده نیست؟ آیا خداوند (جلّ و علی) شما را آزاد خلق نکرده؟! به چه حقی میان و برای شما صاحباختیار و سرور انتخاب میکنند؟ چرا به شما اجازه نمیدهند که خودتان را از صاحبتان خریداری کنید؟ اگر تا ابدالدهر صاحبتان علاقهای به آزاد کردن شما نداشت یعنی باید همینطوری برده بمونید؟! اینجور رفتار با شما حقخوری نیست؟ شما این کار را یه جوری قلدری در حق خودتون تلقی نمیکنید؟ آیا یه چیزی از سنخ دست گذاشتن انگلیس استعمارگر روی چاههای نفت ایران و مخالفت با ملی شدن نفت نیست؟!
ممکنه یه نفر اشکال کنه که بردهها در اواپل اسلام عموماً از اسرای جنگی و اینجور چیزها بودن. خوب من میگم اولاً شاید یه همچین چیزی راجع به بردههای ایرانی درست باشه، ولی نظرتون درمورد بردههای آفریقایی و اونطرفا چیه؟ اونها که با ممالک اسلامی جنگی چیزی نداشتند. درثانی من شما را ارجاع میدم به فرمایش مولای متقیان امام علی(ع) بدین مضمون که: «آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را در حق خود روا نمیداری برای دیگران هم نپسند»
آیا خوشتون میاد اگر توی جنگی اسیر شدین مثل یک برده باهاتون رفتار بشه؟! شما را مثل احشام خرید و فروش کنند و هیچگونه حقوق شهروندی نداشته باشید؟
حالا وقتشه که یه مقدار هم درمورد اون حقالناس که یه جورایی نیماشارهای توی پست «
خدمات متقابل اسلام و آمریکا» بهش کردم، بیشتر توضیح بدم. تصور میکنم که بشر امروز به راحتی درک کنه که چی دارم میگم. بردهداری درواقع یه جور سوء استفاده است، یه جور دزدی آزادیه! بردهداری به نوعی زیر پای گذاشتن حقالناس تلقی میشه.
من دقیقاً نمیدونم که زندگی در کشوری مثل روسیه با سرانه مصرف مشروبات الکلی ۱۸ لیتر در سال سختتره یا در کشوری که بردهداری رواج داره، ولی این را میدونم که اولویت باید این باشه که از پایمال شدن حقالناس هرچه سریعتر جلوگیری کنیم.
اینجا که میرسم دستانم را به نشانه تسلیم بالا میگیرم و میگویم که نمیدانم اسلام در اجرای برنامه حذف بردهداری بسیار ضعیف عمل کرده یا اینکه شارع مقدس با خودش گفته مشروب را با شلاق و تعزیر درست کن، بردهداری خودش درست میشه!! اونم کی؟ بعد از ۱۳۰۰ سال.
آنچه که کمر نظام بردهداری را شکست، نوشته شدن رمان «کلبهی عمو تام» در کشور آمریکای جنایتکار بود. رمانی که غوغایی بهپا کرد و باعث شد همین جناح جمهوریخواه جنگطلب طرفدار اسرائیل، تلاش کنه و بردهداری توی آمریکا ور بیفته. البته این را هم نفی نمیکنم که عصیان بعضی از بردهها و فرار اونها به کانادا تأثیر مثبتی در تسریع این روند داشت. فکرش را بکنید!! چه خونها که در راه این آزادی ریخته نشد.
از ۱۵۰ سال پیش به اینور این آمریکاییها بودند که قوانین نفی بردهداری را تصویب کرده و در جهان اشاعه دادند.
حالا الآنه یکی میپره وسط و میگه این هم از اون نیرنگهای کثیف فراماسونرها بود. اونها یه همچین جنبشهایی را راه انداختند تا راحتتر به دنیا مسلط بشن. جنبش فمینیسم هم از این دست بود.
من در جواب چنین دوست فرضی خواهم گفت که باشه!! بالاخره که بردهداری ور افتاد. اینجا نوبت جامعه جهانی مسلمانان هستش که از آمریکا تشکر کنه. شاید یکی از جرقههای از بین رفتن سیستم خان و رعیتی و سیستم غلام و کلفتداری در ایران و کل جهان از همون ۱۵۰ سال پیش و با زیر سؤال رفتن بردهداری در آمریکا زده شد.
دوست دارم این بحث را ادامه بدم....