راستش پریشب یعنی۷ آگوست با یه عده از دوستان رفتیم رستوران ابونؤاس (Abu -Nuas) و یه پرس مسکوف زدیم.
مسکوف یه غذای سنتی عراقیه که با کباب کردن ماهی درست میشه. اینجوری بود که ما هفت نفری رفتیم و سه تا ماهی زنده انتخاب کردیم و همونجا وزنشون کردن که شد ۶ کیلوگرم و پولش را ازمون گرفتن. کیلویی ۱۷۰۰۰ دینار که میشه حدود ۱۵۰۰۰ تومن!
بعد ما رفتیم و کمی در کنار ساحل خیلی زیبای دجله قدم زدیم و یک ساعت بعد برگشتیم تا ماهیهای کباب شده روی آتیش ملایم چوب را بخوریم.
عجب کبابی!!
تصورش را بکن که هر نفر حدود ۵۰۰ گرمی بهمون میرسید!
خفه شدم.
حالا ماهی و مخلفاتش به کنار! رستورانش هم خیلی باکلاس بود.لامصبها استایل بدنی گارسونهاش هم خیلی خوشتراش بود. من فقط محو تماشای اونها شده بودم. چهرههای کیوتی هم داشتن.
رستورانش جداً باکلاس بود.
بسیار سرویسش کامل بود. خیلی از غذاهای سنتی و تنقلات را بصورت اشانتیون میآوردن که بخوریم. هرکدوم یه مزه! نمیشه گفت کدومش بهتر بود! همش عالی بود.
خیلی شب مفرحی بود! اتفاقات دیگری هم افتاد که فعلاً نمیخوام بگم
فقط یه نکته را به دوستان دیگرم گفته بودم که خواستم اینجا بنویسم و اون اینه که:
این عراقیها کلاً به دو دسته تقسیم میشن!
یه دسته افرادی با شکمهای گنده و هیکلهای زهوار در رفته و دسته دیگر یک عده که هیکلهاشون خیلی ردیفه!
نکته جالب هم اینه که اکثراً اون خوش هیکلها بصورت خدادادی اینطوری هستن و اصلاً ربطی به ورزش و رژیمهای غذایی نداره! ضمن اینکه چهرههاشون هم خیلی کیوت و هاته!! :))
از این هم مهمتر اینه که خیلی خوش لباس هستن! برعکس ما ایرانیها!
خلاصه اگر تونستین حتماً یه سری به بغداد بیاین و سراغ رستوران ابونؤاس در کنار ساحل دجله برید. خیلی معروفه و خیلی هم حال میده! :))
یه چیزی که من حس کردم اینه که زندگی توی بغداد خیلی بیشتر از تهران جریان داره! خیلی!
اینجا همه شاد هستن! حتی من :))