جمعه، آذر ۱۲، ۱۳۸۹

کاش تموم بشه

واقعاً حالم بده
خیلی خیلی حالم بده
چشمام خیس اشکه که دارم مینویسم
دیگه طاقتم سر اومد
مگه دست خودم بود که همجنسگرا بشم؟؟
چرا هیشکی درکم نمیکنه؟
چقدر بهم تیکه میپرونید؟
حالا که تیکه میپرونید دیگه چرا دلم را میشکنید
نمیدونم چرا عاشق هر ابلهی که میشم دگرجنسگرا از آب در میاد

اصلاً شما به گور خودتون خندیدین که از ما همجنسگراها تقلید میکنید
اصلاً شما غلط میکنید که کنار من میخوابید
میشه دیگه بس کنید؟
حالم از این جامعه به هم میخوره

میخواستم بگم حالم از خودم هم بهم میخوره که دیدم، نه، من که گناهی نکردم
از این به بعد با هیچ پسری دوست نمیشم مگه اینکه مطمئن بشم همجنسگراست
اینطوری بهتره
دیگه مورد تمسخر واقع نمیشم

۱۲ نظر:

  1. حسین جان زیاد جدی نگیر، از این ASSHOLE ها همه جای دنیا هست، امیدت به یک روز آفتابی رو از دست نده

    پاسخحذف
  2. درکت می کنم عزیم، این مشکل برای خیلی از ماها هم پیش اومده یه راه حل هم بیشتر نداره، اون هم اینکه اصلا و به هیچ وجه سریع و از روی احساس رو کسی که 2 یا 3 ساعت هم نیست که باهاش آشنا شدی حساب باز نکنی، سعی کنی مثلا اگه تو روم باهاش آشنا شدی سوالات و اصطلاحات مخصوص لایف رو ازش بپرسی که تا حدودی مطمئن شی که بایسکشوال نیست، این هم بدون چون عمده دوستی های ماها از طریق منجم و روم هست همیشه از این مشکلات پیش می آد، فقط باید از اشتباهات گذشته درس بگیریم و زود روی کسی که شناخت درستی ازش نداریم حساب باز نکنیم ....
    ناامید نباش و بدون که بلاخره اونی که می خوای رو پیدا می کنی ...
    یه جمله طلایی هست که خیلی دوسش دارم، اونم اینه که: همیشه چیزایی که راحت بدست می آریم رو راحت هم از دست می دیم ...

    پاسخحذف
  3. امیدوارم هرچی زود تر مشکلاتت حل بشه حسین عزیزم.زندگی پستی و بلندی داره واسه همه!!

    پاسخحذف
  4. اولا که نبايد انتظار داشته باشی کسی درکت کنه..اين روزا هر کس به فکر خودشه و ربطی به گرايش نداره!..دوما اينکه ميگی طرف دگرجنسگرا از آب درمياد..يعنی چی؟!پس هنوز خودتو نشناختی!..يه همجنسگرا معمولا با احساسی که داره به طرف يه هم حس ميره نه يه استريت هوس باز!

    نميدونم چرا اغلب همجنسگراها بايد اينطوری سرشون به سنگ بخوره تا بفهمن که نبايد عاشق استريت شد!..شرمنده اگه تند رفتم چون واقعا اين مسادل داره تکرار ميشه و کسی درس نميگيره!.. :-)

    يوسف

    پاسخحذف
  5. یوسف جون
    بابا این طرف میاد کنارم میخوابه
    بغلم میکنه
    میگه بیا لب بگیریم و کلی لب میگیره
    بعد که میفهمه من همجنسگرا هستم کلاً تغییر رفتار میده
    من این وسط گول خوردم
    از فردا با ماژیک سی دی رو پیشونیم مینویسم که من همجنسگرا هستم تا اینجوری کسی احساسات منو به بازی نگیره

    پاسخحذف
  6. البته یه راهش هم اینه که Pentobarbital بخورم!
    یه دوز زیاد بخورم که .....
    اینجوری دفعه دیگه سرم به سنگ نمیخوره، مگه نه؟؟

    پاسخحذف
  7. حسین جان نمی خوام بم بالی منبر، ولی به نظرت کار درستیه وقتی از گرایشش مطمئن نیستی بهش اینقد نزدیک می شی؟ برادرانه گفتما... قصد نصیحت نداشتم

    پاسخحذف
  8. اینکه شد عذری بدتر از گناه!..اصن تو نباید بذاری کسی بغلت کنه و ازت لب بگیره..چه استریت چه همجنسگرایی که پارتنرت نیس!..خب معلومه آخرش میشه این!..به جای تصمیم های احساسی یه کمی منطقی راجع بهش فک کن..اصن سخت نیس! :-)

    یوسف

    پاسخحذف
  9. یوسف جان داری خیلی قضیه را پیچیده میکنی
    این رفیقمون یه دفعه بهم گفته بود بیا فلان... که من نکردم(بدجور پیچوندمش).....
    درست یک سال بعد از اولین باری که این بابا گفت بیا لب بگیریم ازش لب گرفتم، تازه اون موقع تحت تأثیر داروهای کاهش استرسور بودم وگرنه عمراً این کار را نمیکردم
    تازه بعد از اون لب گرفتنه هم کلی بار دیگه از همدیگه لب گرفتیم، حتی یه دفعه که من روی تخت دراز کشیده بودم، اومد گفت: یه کم برو اونورتر!! بعدش اومد منو بغل کرد و سر منو با دستاش روی سینش گرفت، پاشو گذاشت روی پای من و خوابید و یه چرت یه ساعته زد.
    همه ی این بحث ها مال قبل از این بود که بهش بگم من همجنسگرا هستم!!
    وقتی فهمید من گی هستم، اولش کلی ناز و عشوه اومد و کم کم شروع کرد به دوری گزیدن! دیگه نمیذاشت کنارش بخوابم. لب گرفتن ممنوع بود و فقط اجازه میداد خیلی عادی ببوسمش. نمیذاشت بغلش کنم. کم کم شروع کرد به توهین و تیکه پروندن.... از همونایی که به همه همجنسگراها میگن....

    این کارها از آشنایی اولیه تا رنجش من یه پروسه 2 و نیم ساله بود...
    حالا شما تصور کن یه جور ترای بوده....
    آخه بعد از اونهمه در هم آمیختن، من چطوری باید میفهمیدم که این بابا گی نیست و نباید بهش نزدیک بشم؟؟؟ حالا خوب شد که بهش گفتم من گی هستم، وگرنه نمیدونم تا کجا میخواست ادامه بده؟!؟... لابد بچه دار هم میشدیم و اون هنوز نمیدونست من گی هستم

    تازه یه ذره بیشتر باید انصاف بدین، چون من موقع اولین لب گرفتن تحت تأثیر دارو هم بودم....
    فکر کنم کامنتم یه ذره غیر اخلاقی شد، ولی مجبور بودم شفاف سازی کنم
    والسلام علیکم و رحمة الله
    :دی

    پاسخحذف
  10. خوب عزیزم شما باید از اول هم دقت میکردی عاشق یک همجنسگرا بشی . این مثل این میمونه که یک دختر همجنسگرا هم عاشق یک دختر استریت بشه . خوب مسلما همه ففکر رو ذکر دختر استریت یم پسره نه یک دختر

    من یک بایسکشوال هستم و امروز پست اول وبلاگتون را خواندم . پیروز باشید . با سپاس شاهرخ

    این هم وبلاگ ما : www.remishil.blogspot.com

    پاسخحذف
  11. منم کشیدم یک بار فقط .....یادت باشه اون چیزی که توذهنته اتفاق میفته...وقتی به خودت بگی اگه یکی بیاد که خیلیم سکسی باشه و تایپت باشه اما همجنسگرا نباشه طرفش نمی رم مطمءن باش دیگه همچین ادمایی نزدیکت نمی شن

    پاسخحذف
  12. حسین جان، مسیرم اتفاقی به بلاگ تو افتاد و از خوندنش ناراحت شدم. من گی یا بایسکشوال نیستم، ولی هیچ وقت به دیده نفرت انگیزی که بعضیا به شما نگاه می کنن، با شما برخورد نمی کنم. احساساتتون درک می کنم و از عذابی که از بعضی نگاه های خاص می کشین متاسفم.
    برای من انسان بودن شرط اوله، پس هیچ وقت قصاص قبل از جنایت و بدون محاکمه نمی کنم.
    از طرفی، چون جای شما نیستم، شاید نتونم درست و حسابی باهاتون همدردی کنم، ولی یه چیزو از من داشته باش:
    قوی باش و محکم. به حرف و نگاهای این و اون توجه نکن و زندگی خودت رو داشته باش. موافقم که تا مطمئن نشدی رفاقت نکنی، اما اگرم کردی تا صد در صد مطمئن نشدی از خودت زیاد نگو.
    شاد باشی، دوست من و بدون تو دنیای غریبه ها هستن کسایی که حرفاتونو می فهمن.

    پاسخحذف